جغرافیای سیاست

معصومه دهمرده

جغرافیای سیاست

معصومه دهمرده

محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران



به طور کلی ویژگی‌های محیط امنیتی ایران به شرح زیر است:

- فقدان هم پیمان استراتژیک در سطح منطقه و عدم عضویت در پیمان‌های نظامی- امنیتی.

- وجود پایگاه‌های نظامی متعدد در کشورهای پاکستان و افغانستان و استقرار نیروهای نظامی آمریکا در این کشورها.

- وجود گروه‌های تروریستی در حواشی و مناطق مرزی کشور(جندالله، فرقان و ...).

- وجود اقلیت‌های فضایی و اکولوژیک(کشورهای چند ملیتی)، بیشتر واحدهای سیاسی اطراف ایران دارای اقلیت‌های قومی و مذهبی می‌باشند.

- در اختیار داشتن موقعیت مرکزی و حلقه ارتباط 5 حوزة ژئوپلیتیکی خاورمیانه، خلیج فارس، شبه قاره، آسیای مرکزی و قفقاز.

– تجمع دولت‌های شکننده در محیط امنیتی ایران(افغانستان، پاکستان، و ...).

- حضور ناتو در حوزه‌های ژئوپلیتیکی پیرامون کشور(افغانستان، عراق، آسیای مرکزی و....).

- درگیری‌ها و اختلافات مرزی و ارضی در محیط امنیتی ایران(اعظمی ودبیری،1389: 6).

  

- وقوع جنگ‌ها و درگیری‌های داخلی و بین‌المللی(طالبان- آمریکا و همچنین درگیری‌های داخلی در کشورهای پاکستان، افغانستان، عراق، یمن، بحرین و...).

- شیوع بنیادگرایی اسلامی، درگیرهای مذهبی و تروریسم بین‌الملل به خصوص در کشورهای عربستان، پاکستان، افغانستان و ... ، همچنین تجمع دولت‌های غیر دموکراتیک و درحال توسعه.

- همسایگی با بزرگترین تولید کننده مواد مخدر جهان و همچنین مهمترین مسیر ترانزیت مواد مخدر.

- قرارگیری در قلب جهان اسلام.

- وجود دولت‌های نوپا( هیچ یک از واحدهای سیاسی اطراف ایران بیش از یکصد سال از تشکیل‌شان نمی‌گذرد).

- تعدد کشورهای همسایه، به طوری که ایران بعد از روسیه و در کنار چین با 15 همسایه دارای بیشترین تعداد همسایه در جهان می‌باشد(کریمی پور، 1379: 22) .

 

چالش‌های امنیتی در محیط پیرامونی ایران

ایران در محیط پیرامونی خود همواره با چالش‌ها و مشکلاتی متعدد و متداوم رو به رو بوده و این مشکلات در تمام حوزه‌های این محیط امنیتی باز تولید شده است، به گونه‌ای که این کشور هنوز نتوانسته است در هیچ کدام از این حوزه‌ها شاهد شکل‌گیری چارچوب امنیتی پایدار و ثباتی مورد توافق باشد. در گذشته، چالش‌های امنیتی ایران که از محیط پیرامونی آن ناشی می‌شد به اشکال متفاوتی وجود داشت و از ناامنی‌های مرزی و بی‌ثباتی‌های موقت تا حملات و جنگ‌های طولانی مدت نظامی را در بر می‌گرفت. اکنون نیز این مسئله در قالب‌ها و مؤلفه‌های مختلفی تجلی یافته است. در حال حاضر، تروریسم و افراط‌گرایی، دولت‌های ضعیف و بحران اقتدار و همچنین مداخلات قدرت‌های فرامنطقه‌ای، سه چالش امنیتی اصلی در محیط پیرامونی ایران محسوب می‌شود که با یکدیگر ارتباطی چند‌بعدی و تنگاتنگ دارند. در این میان، به نظر می‌رسد دولت‌های ضعیف و بحران اقتدار چالشی اساسی‌تر باشد که باعث تحریک دو مؤلفه دیگر یعنی اشاعه تروریسم و افراط‌گرایی و نیز گسترش نفوذ و مداخلات قدرت‌های فرامنطقه‌ای می‌باشد.

دولت‌های ضعیف و شکننده در افغانستان و پاکستان باعث گسترش تروریسم و افراط‌گرایی شده و علاوه بر این، زمینه تداوم حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای را نیز فراهم ساخته است. در کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز بحران اقتدار و ضعف دولت‌ها زمینه‌ای را برای همکاری نامتقارن با قدرت‌های فرامنطقه‌ای و افزایش مداخلات قدرت‌های خارجی فراهم نموده است. این مسائل با توجه به ساختار قومی و اجتماعی منطقه و تجارب خاص دولت – ملت‌سازی باعث پیچیدگی شرایط امنیتی می‌شود. اختلافات قومی، وجود دولت‌های اقتدارگرا، بحران مشروعیت، عدم وجود دموکراسی و نهادهای مدنی به همراه اقتصاد ضعیف در برخی از کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز از جمله عوامل دیگری است که موجب بروز بی‌ثباتی و ناامنی در محیط امنیتی ایران خواهد شد. تروریسم و افراط‌گرایی مذهبی و قومی در منطقه در طول سال‌های اخیر افزایش یافته است و این امر نظم و ثبات سیاسی – اجتماعی و پیشرفت اقتصادی کشورها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. وهابیت و سلفی‌گری به عنوان یک ایدئولوژی مذهبی افراطی منبع عمده گسترش تروریسم و تنش‌های مذهبی می‌باشد و این ایدئولوژی به واسطه آشفتگی کلی منطقه‌ای و برخی ملاحظات سیاسی بازیگران ذینفع فضای گسترده‌تری برای انتشار و تأثیرگذاری پیدا کرده است. در افغانستان و پاکستان نیز افراط‌گرایی و تروریسم همچنان به واسطه عوامل سیاسی – اجتماعی و مؤلفه‌های بیرونی ادامه حیات می‌دهد و ثبات و امنیت منطقه‌ای را به شدت متأثر می‌سازد(اسنایدر،1380: 295). حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای در خاورمیانه به دلیل عواملی چون نفت و موقعیت ژئوپلیتیک منطقه همواره از عناصر ساختار امنیت منطقه‌ای محسوب می‌شده است، اما در سال‌های اخیر و به ویژه بعد از یازده سپتامبر، مداخلات فرامنطقه‌ای افزایش قابل ملاحظه‌ای را نشان می‌دهد. آمریکا بعد از یازده سپتامبر، رویکرد امنیت هژمونیک در خاورمیانه را مطرح کرد و بر این اساس با افزایش حضور نظامی خود به براندازی رژیم‌های طالبان و صدام در افغانستان و عراق مبادرت ورزید. در این راستا واشنگتن سعی دارد تا با جدا کردن صف متحدین و دولت‌های مخالف، تحت فشار قرار دادن دولت‌های غیرهمکار و کسب حداکثر همکاری از کشورهای متحد، امنیت هژمونیک را به عنوان ساختار امنیتی اصلی در منطقه در اولویت قرار دهد.

مبارزه با تروریسم نیز از ابتدا به عنوان یکی از اهداف اصلی آمریکا در گسترش حضور خود در منطقه و تقویت الگوی امنیت هژمونیک عنوان شد. حضور گسترده‌تر آمریکا در منطقه و اشغال افغانستان و عرا ق همراه با عکس‌العمل‌های منطقه‌ای، زمینه را برای گسترش افراط‌گرایی و تروریسم مهیا ساخت و اقدامات و استراتژی معطوف به مبارزه با تروریسم در چارچوب امنیت هژمونیک در عرصه عمل به گسترش تروریسم منجر شد. رشد و تقویت گروه‌های تروریستی در نتیجه خلاء قدرت در عراق امنیت را به صورت مسئله‌ای جدید و دارای قابلیت تهدیدآفرینی متصور می‌سازد. با توجه به بافت موزاییکی قومی و فرهنگی – مذهبی در خاورمیانه ضعف دولت مرکزی بدون ساختارهای لازم می‌تواند امنیت و ثبات منطقه‌ای را با تهدیداتی رو‌به‌رو کند. تأثیر دیگر ناشی از حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای در محیط پیرامونی ایران، تأثیرگذاری بر نظم طبیعی و همکاری‌های قابل توافق میان کشورهای منطقه است. از آنجا که در رویکرد امنیت هژمونیک، منافع و اهداف قدرت فرامنطقه‌ای هژمون در اولویت قرار دارد و همچنین دولت‌ها به دوست و دشمن تقسیم می‌شوند، همکاری‌ و مشارکت دولت‌های منطقه‌ای بر مبنای منافع طبیعی و بلند مدت خود در جهت ایجاد ساختار امنیتی پایدار و مبتنی بر همکاری با دشواری‌های جدی مواجه می‌شود. در این راستا، برخی تهدیدات و چالش‌های امنیتی مشترک که در بلندمدت برای بخش عمده‌ای از کشورهای منطقه مشکل‌آفرین خواهد بود، مورد غفلت و بی‌توجهی قرار خواهد گرفت(امینی،1389: 123).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد