ماهیت متغیر جامعه نوین، همواره رو در روی پلیس قرار دارد و فضای کاری جامعهای را که پلیس باید در آن خدمت کند، میسازد. موضوعات حیاتی پیشروی پلیس همراه با ضرورت تحول در اصول کلی و شیوه خدمت(پلیس جامعهمحور)، تحول در ابزار و وسائل انجام وظیفه(فناوری) و تغییر در انتظارات جامعه از عملکرد پلیس(ضرورت حرفهای شدن و پاسخگو بودن)، معیارهای جدیدی را برای تحلیل، برنامهریزی و تصمیمسازی پلیس دیکته میکند. همراه با تغییرات جوامع، سازمانهای متولی نظم و امنیت نیز در طی قرون و از زمان تکوین اولیه این سازمانها، در فلسفه، هدف، راهبرد، تاکتیک و ساختار دچار تحول و تغییرات اساسی شدهاند.این مسئله در نیروی پلیس به جهت داشتن بیشترین تعامل با مردم و سایر نهادهای اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار است. نیروی انتظامی مفید و مطلوب زمانی حاصل میشود که دارای سازمان و عملکردی با بهرهوری بالا باشد. در مقاله حاضر در صدد آن هستیم که با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی چشمانداز نظم و امنیت در تعامل پلیس و جامعه (با تأکید بر پلیس جامعهمحور) بپردازیم.
واژگان کلیدی: نظم، امنیت، جامعه، سازمان، پلیس.
چکیده
گسترش افراطگرایی، در اطراف ایران جریانهای هدفمند نزاع مذهبی در منطقه را تشدید میکنند که پیامدهای منفی آن، برای ایران نیز تهدیدات امنیتی به همراه دارد و عملاً تمامی نوار مرزی شرقی ایران را با این چالش مواجه ساخته است. افراطگرایی، امری منطقهای است که از توان بیثباتسازی بالایی برخوردار میباشد. در حال حاضر، جریان افراطی در پاکستان و افغانستان علیه شیعه و ایران در حال تشدید است و برخی از علمای اهلتسنن نیز از این روند حمایت میکنند. ترکیب قومی و مذهبی موجود در استانهای مرزی شرق کشور به نحوی است که نوعی ضعف ژئوپلیتیک را در این مناطق برای نظام جمهوری اسلامی فراهم آورده است. غفلت از این موضوع از طرفی و هوشیاری دشمنان در آن سوی مرزها و بهرهبرداری آنان از موقعیت ایجاد شده، به نوعی تهدید محسوب میگردد. از دیدگاه وهابیت این بخش از ایران به دلیل، اکثریت اهل تسنن، فقر اقتصادی و فرهنگی، خروج روحانیون اهل تسنن برای ادامه تحصیل به کشورهای عربستان و پاکستان، و ... دارای شرایط مناسب برای تبلیغ و توسعه فرقهگرایی مذهبی و گسترش وهابیت است. مهمترین پیامدهای گسترش فرقهگرایی وهابیت، یارگیری نهادهای جاسوسی مخالف علیه نظام است که بایستی مورد توجه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی قرار گیرد. به ویژه که، یکی از اهداف راهبردی حامیان این فرقه تأسیس یا نفوذ بر مدارس مذهبی اهلسنت، به ویژه در استانهای مرزی در جهت ترویج عقاید ضد شیعی است. به نظر میرسد با یک برنامهریزی مناسب که بیشتر میبایستی متکی به تغییر نگرشی بر مرز باشد میتوان این نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل نمود. در مقاله حاضر بر آنیم که با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی تهدیدات گسترش و نفوذ وهابیت بر ساختار قومی- مذهبی در مرزهای شرقی کشور بپردازیم.
واژه های کلیدی: تهدیدات، مرزهای شرقی، وهابیت، امنیت، قومیت.
ادامه مطلب ...
چکیده
افغانستان پس از جنگ سرد، مأمنی برای نیروهای بنیادگرا و تروریسم بینالمللی گردید. شکلگیری جغرافیای تروریسم در افغانستان پیآمد دوران گذار ژئوپلیتیکی بود که پس از جنگ سرد بر نظام بینالملل حاکم شده بود. در این دوره گذار دخالت کشورهای منطقهای در مسائل افغانستان و نیز آشفتگی در نظام بینالملل به علت شکل نگرفتن نظم جدید ژئوپلیتیکی، باعث علاقهمندی گروههای تروریستی همچون القاعده و طالبان در استقرار و فعالیت در خاک افغانستان گردید. قدرتهای غربی نیز با استفاده از ابزار ژئوتروریسم، حضور خود در منطقه را توجیه و تثبیت نمودند که این مسئله پیآمدهای امنیتی جدی برای کشورهای همسایه این کشور در پی داشت. از میان کشورهای همسایه ایران، افغانستان همواره صحنه جنگ و بیثباتی، درگیریها و خشونتهای فرقهای بوده است. به طوری که براثر تجاوزات خارجی، جنگهای داخلی، اقدامات تروریستی، و شرارت دهها هزار انسان بیگناه به قتل رسیدهاند. این در حالی است که به دلیل مجاورت جغرافیایی افغانستان با ایران، طی سه دهه اخیر، شاهد صدور خشونتها و تروریستهای فرقهای از افغانستان به ایران و تهدیدات امنیتی ناشی از آن، برای ایران بودهایم. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل چرایی و چگونگی شکلگیری پدیده تروریسم در افغانستان با تأکید بر امنیت ملی ایران، پرداخته شده است.
واژگانکلیدی: تروریسم، ناامنی، افغانستان، ژئوتروریسم، امنیت ایران.
ادامه مطلب ...
چکیده
جمهوری اسلامی ایران به واسطه موقعیت راهبردی و واقع شدن در یکی از حساسترین مناطق جهان همواره دارای فرصتها و مزیتهایی همراه با تهدیدها و آسیبپذیریهای اجتنابناپذیر و غیرارادی میباشد. عدم انطباق سرحدات ایران با خطوط مرزی فعلی که عمدتاً به صورت تحمیلی و بدون توجه به مسائل انسانی و جغرافیایی تعیین شده است، در نقاط مرزی موجب جدایی گروههای قومی و مذهبی از یکدیگر شده است. معمولاً حضور قدرتهای فرامنطقهای در یک منطقه از مسیر سیاستهای نامتعادل برخی کشورهای آن منطقه که باز شدن گره مشکلات خود را به دست آنها میدانند، صورت میگیرد. آمریکا با حضور خود در خاورمیانه، همواره زمینههای ناامنی و بیثباتی منطقهای را فراهم ساخته تا حضور بلندمدت خود را توجیه و تثبیت نماید. نوع رابطه آمریکا با کشورهای همسایه میتواند برای ایران مهم و حساس باشد. هر چند حضور آمریکا و کشورهای غربی در منطقه به بهانه مبارزه با مواد مخدر و تروریسم در افغانستان میباشد، اما نه تنها شاهد آثار مثبتی از این مبارزه نیستیم بلکه دستهای پنهان آنها را در حمایت از گروههای تروریستی که به ایجاد تفرقه و اختلاف بین شیعه و سنی، فارس و بلوچ میپردازند، شاهد هستیم. به طوری که این مسأله در سطح منطقه بارها به عنوان یک سوژه برای تضعیف جبهه انسجام داخلی و اسلامی در دستور کار قدرتهای فرامنطقهای بوده است. در مقاله حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی، بررسی و تحلیل پیامدهای سیاسی- امنیتی حضور نیروهای خارجی در مرزهای جنوب شرقی جمهوری اسلامی ایران میپردازیم.
واژه های کلیدی: امنیت، مرز، نیروهای خارجی، ایران.
ادامه مطلب ...
چکیده
سیستان کنونی در بر گیرنده بخش میانی سرزمینهای خاوری ایران که در 8117 کیلومتر مربع گسترده شده است. سیستان سرزمین تقریباً همواری است که از ته نشستهای رودخانه هیرمند شکل گرفته، که مهمترین منبع آبی جلگه سیستان میباشد. این رودخانه از دیرباز اهمیت زیاد و نقش تعیین کنندهای در حیات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی منطقه سیستان داشته و امروزه نیز در حیاتزیستی ساکنین این سرزمین دارای اهمیت راهبردی است. در واقع هیرمند، عامل تمایز وضعیت سیستان با کویر لوت محسوب میشود و موجد یکی از قدیمیترین تمدنهای بشری در این سرزمین است. نقش هیرمند برای منطقه سیستان مانند نقش رود نیل برای مصر است و سیستان بدون هیرمند قادر به ادامه حیات نخواهد بود. خشکسالی چند سال اخیر و قطع رودخانه از سوی زمامداران افغان، پیامدهای سیاسی- امنیتی، اقتصادی- اجتماعی چون، نابودی زیستبوم دریاچه هامون، ویرانی و کاهش وسعت زمینهای کشاورزی و بنیادهای معیشتی، از بین رفتن پوشش گیاهی، گسترش مهاجرتها، ناامنی و بزهکاریهای اجتماعی منطقه سیستان را به دنبال داشته است. با توجه به نوسان آب رودخانه هیرمند و وابستگی شدید ناحیه سیستان به رودخانه هیرمند در مقاله حاضر، در صدد آن هستیم که با روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی، بررسی و تحلیل تحولات قطعآبرودخانه هیرمند توسط افغانستان بر امنیت انسانی منطقه سیستان بپردازیم.
واژگان کلیدی: هیدروپلیتیک، رود هیرمند، تنش، سیستان، افغانستان.
چکیده
کشور ایران به دلیل واقع شدن در منطقه خاورمیانه با مخاطرات، چالشها و تحولاتی عمده در محیط امنیتی خود رو به رو است. واقعیت است که محیط راهبردی ایران، از جمله امنیت ملی در معرض حوزه های متعدد ژئوپلیتیک بیرونی قرار دارد؛ در عین حال فضای سرزمینی ایران به سبب آن که مکمل راهبردهای جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیکی کشورها و قدرتهای پیرامونی است، تهدیداتی چون مهاجرتهای غیرقانونی، قاچاق موادمخدر و سلاحهای غیرمجاز، جنایات سازمانیافته، ورود کالاهای ممنوعه، ناامنی نواحی مرزی و حمله به پاسگاههای مرزبانی و غیره در کنار تحرکات قومی- مذهبی به ویژه پس از جنگ افغانستان، امنیت مرزهای شرقی ایران را به مخاطره انداخته است. مناطق بیثبات همجوار ایران به خصوص در شرق کشور باعث دغدغهها و نگرانیهای اساسی شده و فقدان رشد دموکراسی و ناپایداری دولتهای پیرامونی و گسترش اقتدار قومی آنها و نیز وجود بزرگترین قطب تولید موادمخدر و انواع قاچاقها در مرزهای سیستان و بلوچستان بر آسیبپذیری مرزهای جغرافیایی و امنیتی ایران افزوده است. معمولاً حاشیههای مرزی محل تجمع گروههای نژادی، مذهبی و زبانی است و از این نظر سیستان و بلوچستان از شرایط ویژهای برخوردار است. گذشته از همه، موقعیت جغرافیایی استان و حضور تعداد کثیری از اتباع بیگانه سبب تشدید عملیات تروریستی در این استان گردیده و در نهایت نبود ثبات و بروز چالشهای امنیتی را برای منطقه سیستان و بلوچستان و کشور به ارمغان آورده است. در مقاله حاضر، در صدد آن هستیم که با روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی، بررسی و تحلیل مهمترین چالشهای امنیتی موجود در مرزهای سیستان و بلوچستان بپردازیم.
واژگان کلیدی: مرز، امنیت، قاچاق،تروریسم، وهابیت.
ادامه مطلب ...
استان سیستان و بلوچستان به لحاظ طبیعی، دو ناحیه با ویژگیها و مختصات کاملاً متفاوت را شامل میشود که امروزه بر اساس تقسیمات کشوری در قلمرو یک استان تعریف و تقسیم گردیده است. سیستان و بلوچستان استانی در جنوبشرقی ایران است که این منطقه 187502 کیلومتر مربع مساحت، و حدود 1260 کیلومتر با دو کشور افغانستان و پاکستان مرز مشترک دارد. مرز شرقی ایران بر طبق مأموریت گلداسمید در سپتامبر 1871 تعیین شده که باعث جدا شدن بخشهایی از بلوچستان ایران گردیده است.
این استان در موقعیت جغرافیایی 25 درجه و 3 دقیقه تا 31 درجه و 29 دقیقه عرض شمالی از خط استوا و 58 درجه و 50 دقیقه تا 63 درجه و 21 دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار گرفته و حدود 4/11درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. از سمت شرق با کشور پاکستان 978 کیلومتر و با کشور افغانستان282 کیلومتر مرز مشترک دارد. در قسمت جنوب با دریای عمان به طول تقریبی270 کیلومتر مرز آبی داشته و از قسمت شمال غرب با استان خراسان جنوبی به طول190 کیلومتر و از سمت غرب با استان کرمان580 کیلومتر و استان هرمزگان165 کیلومتر مرز مشترک دارد.
استان سیستان و بلوچستان به دلیل همجواری با کشورهای افغانستان و پاکستان و استقرار در سواحل دریای عمان موقعیت استثنایی و ویژهای پیدا کرده است. این موقعیت ژئوپلیتیکی، استان را در کشور و منطقه با اهمیت ساخته است؛ اما استان در سازمان سیاسی کشور موقعیت حاشیهای دارد. از مجموع 8755 کیلومتر مرز آبی و خاکی کشور قریب به 40٪ خطوط مرزی به استانهای شرقی اختصاص دارد. در میان استانهای شرقی، استان سیستان و بلوچستان با 978 کیلومتر مرز با کشور پاکستان و 282 کیلومتر مرز با کشور افغانستان و در مجموع 1260 کیلومتر مرز خشکی و 310 کیلومتر مرز آبی مقام اول را دارا میباشد. مرزهای خاوری ایران حاصل بازی بزرگ قرن نوزدهم میان دو امپراتوری امپریالیستی روس و هند بریتانیا و برخورد دو قدرت هند بریتانیا و ایران است که منجر به تقسیم خراسان بزرگ، سیستان بزرگ و بلوچستان بزرگ شد. مرزهای ایران با پاکستان و افغانستان از نخستین نمونه های «مرز» به معنی کنونی آن در جهان است که در نیمه دوم قرن نوزدهم پدید آمده است. پیشتر از این دوران انسانها با مفهوم «سرحد» سر و کار داشتند و سرحد، معمولاً شامل نوار به نسبت پهناوری میان دو کشور میشد که در عمل نقش منطقه برخورد میان دو قدرت یا دو حکومت را بازی میکرد. روند شکلگیری جغرافیای سیاسی کنونی ایران از شبانگاه 30 خرداد 1126 شمسی(1747میلادی) آغاز گردید، هنگامی که نادرشاه افشار به دست برخی از یاران خلوتنشین خود کشته شد. این رویداد، جغرافیای سیاسی فلات ایران، آسیای مرکزی و هندوستان باختری را دگرگون کرد و سرداران ارتش نادری را به جان هم انداخت.
مرز ایران و پاکستان که سه چهارم آن خاکی – کوهستانی و یک چهارم باقی مانده رودخانهای است؛ در تمامی طول مرز با ایالت بلوچستان پاکستان هم مرز میباشد. طول این مرز حدود 978 کیلومتر میباشد. ایالت بلوچستان هم با مساحت تقریبی 214491 کیلومتر مربع به عنوان بزرگترین ایالت پاکستان حدود 44٪ از کل خاک این کشور را به خود اختصاص داده است و با وجود ظرفیتهای بالقوه از توسعهنیافتهترین ایالات پاکستان به شمار میرود.
مرز افغانستان از دهانه ذوالفقار، مرز مشترک ایران- افغانستان- پاکستان شروع میشود که طول مرز ایران و افغانستان 945 کیلومتر است که 282 کیلومتر آن با استان سیستان و بلوچستان میباشد. این بخش از مرز بر اساس حاکمیت کلنل ماکماهون انگلیسی بر اساس طرح حکمیت گلداسمید تعیین شده است. در تقسیمبندی مرزها، مرز ایران و افغانستان در حقوق بینالمللی از نوع مرزهای تحمیلی محسوب میشود. مرز ایران و افغانستان به دلیل ویژگیهای جغرافیایی و وضعیت خاص سیاسی کشور افغانستان و سابقه اشغال این کشور توسط ایالات متحده آمریکا، ضعف اقتصادی و فرهنگی، مهاجرت اتباع آن کشور، کشت و ترانزیت موادمخدر همواره از پر حوادثترین مرزهای جمهوری اسلامی ایران با کشور های همسایه میباشد.