اثرگذاری بلایای طبیعی و محیطی با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشورها مختلف است. تا جایی که بلایای طبیعی چون سیل، زلزله، گردباد، طوفانها و … بیشترین خسارتهای جانی را در کشورهای کمتر توسعهیافته و بیشترین خسارات مالی را در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته در پی دارند. از آن جایی که کشور ایران جزو 10 کشور آسیبپذیر دنیا در مقابل مخاطرات طبیعی و محیطی بهشمار میرود؛ خسارتهای جانی و مالی بیشتری را متحمل میشود. قرار گرفتن کشور ایران بر روی خط زلزله آسیا، وجود کوههای آتشفشانی متعدد و سواحل گسترده دریا در شمال و جنوب آن، باعث شده تا هر ساله شاهد بروز رویدادهای طبیعی خانمان برانداز در سطح کشور باشیم. با این حال سهم استان پهناور و استراتژیک سیستان و بلوچستان از بلایای طبیعی و محیطی با توجه به عقبافتادن آن از چرخه توسعه و پیشرفت کشور بیشتر است. از مهمترین حوادث طبیعی و محیطی تأثیر گذار بر استان سیستان و بلوچستان میتوان به مواردی چون وقوع طوفانهای بی شمار شن و ماسه در منطقه سیستان، توفانهای دریایی سواحل دریای عمان در چابهار و کنارک و احتمال سونامی در آینده، گسلهای فعال مکران، قصرقند، زاهدان، سفیدآبه، زابلی و سراوان و آتشفشان نیمه فعال تفتان اشاره کرد که این حوادث تاکنون موجب بروز خسارات فراوانی به اماکن شخصی، عمومی و دولتی استان در شمال و جنوب آن شدهاند.
بروز پدیده خشکسالیهای پیدرپی، توفانهای شن در شمال(سیستان) و توفانهای دریایی در جنوب (بلوچستان)، عمدهترین بلایای طبیعی هستند که طی سالیان متمادی مردم محروم استان با آنها دست و پنجه نرم کردهاند. وقوع توفانهای شن و خشکسالیهای پیدرپی در سیستان، قرار گرفتن در شرایط مونسون و بارندگیهای رگبار توام با سیل و سیلاب در بلوچستان و وزش بادهای بزرگ در دریای عمان از جمله مخاطرات طبیعی و محیطی هستند که هر سال خسارتهایی را برای دولت و همچنین شهروندان استان سیستان و بلوچستان بهوجود میآورند.
توفانهای شن در سیستان همه ساله به خصوص در فصل تابستان که اندک آب ورودی رودخانه هیرمند به تالاب هامون قطع و تالاب خشک میشود ، موجب انباشته شدن ماسه بادی در منازل شخصی، اماکن عمومی و معابر مناطق شهری و روستایی، تأسیسات زیربنایی به ویژه مجراهای آبرسانی رودخانهها، راهها، محورهای ارتباطی، زمینهای کشاورزی و شیوع بیماریهای تنفسی و چشمی در میان ساکنان این منطقه میشود.
هجوم شنهای روان بر مساکن روستائیان منطقه سیستان
جاریشدن سیل بر اثر بارندگیهای شدید مقطعی و فصلی در منطقه بلوچستان و خسارات ناشی از وزش توفانهای شن مکرر در شمال استان از رویدادهای طبیعی هر سال استان سیستان و بلوچستان هستند. حادثه سونامی و توفان گونو سال 1386 در جنوب استان با وجود اقدامهای سریع و به موقع که سبب بروز کمترین خسارت مالی و جانی شد، مشکلات زیادی به وجود آورد. قدرت موجهای سونامی در سواحل به گونهای است که تا شعاع دو کیلومتری را به شدت تخریب و نابود میکند. جاری شدن سیل در منطقه به طور مستقیم باعث مرگ و میر جمعیت آسیبدیده و پس از فروکشکردن سیل نیز تخریب خانهها، راهها و تأسیسات زیربنایی و در نتیجه سبب کاهش قدرت اقتصادی خانوادهها میشود.
وقوع سیل و خسارتهای آن در بلوچستان
البته نباید از فرصتهای مثبت بلایای طبیعی غافل شد؛ چرا که مخاطرات طبیعی همیشه هم بد نیستند. بهطوری که با شناخت کامل و دقیق از مخاطرات طبیعی میتوان از برخی مزایای آن نیز بهرمند شد. برای مثال از بادهای 120 روزه سیستان میتوان در تأمین انرژی بادی استفاده نمود. با نصب توربینهای بادی در تولید برق و از توفانهای دریایی در منطقه بلوچستان برای جمعآوری آب و املاح استفاده کرد. با بهرهگیری مطلوب، بلایای طبیعی تبدیل به فرصت و با مدیریت نامناسب، به مضل و پدیدههای آسیبزا تبدیل خواهند شد. بهطور کلی، مخاطرات طبیعی و محیطی پیشبینی نشده، غافلگیرکننده و گاه اجتنابناپذیر است. اما با بهکارگیری فنآوریهای روز و پیشبینیهای لازم، میشود از شدت حوادث ناگوار جانی و خسارتهای مالی مخاطرات و بلایای طبیعی کاسته و از آنها بهرهوریهای لازم را کسب نمود.
استان سیستان و بلوچستان به لحاظ طبیعی، دو ناحیه با ویژگیها و مختصات کاملاً متفاوت را شامل میشود که امروزه بر اساس تقسیمات کشوری در قلمرو یک استان تعریف و تقسیم گردیده است. سیستان و بلوچستان استانی در جنوبشرقی ایران است که این منطقه 187502 کیلومتر مربع مساحت، و حدود 1260 کیلومتر با دو کشور افغانستان و پاکستان مرز مشترک دارد. مرز شرقی ایران بر طبق مأموریت گلداسمید در سپتامبر 1871 تعیین شده که باعث جدا شدن بخشهایی از بلوچستان ایران گردیده است.
این استان در موقعیت جغرافیایی 25 درجه و 3 دقیقه تا 31 درجه و 29 دقیقه عرض شمالی از خط استوا و 58 درجه و 50 دقیقه تا 63 درجه و 21 دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار گرفته و حدود 4/11درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. از سمت شرق با کشور پاکستان 978 کیلومتر و با کشور افغانستان282 کیلومتر مرز مشترک دارد. در قسمت جنوب با دریای عمان به طول تقریبی270 کیلومتر مرز آبی داشته و از قسمت شمال غرب با استان خراسان جنوبی به طول190 کیلومتر و از سمت غرب با استان کرمان580 کیلومتر و استان هرمزگان165 کیلومتر مرز مشترک دارد.
استان سیستان و بلوچستان به دلیل همجواری با کشورهای افغانستان و پاکستان و استقرار در سواحل دریای عمان موقعیت استثنایی و ویژهای پیدا کرده است. این موقعیت ژئوپلیتیکی، استان را در کشور و منطقه با اهمیت ساخته است؛ اما استان در سازمان سیاسی کشور موقعیت حاشیهای دارد. از مجموع 8755 کیلومتر مرز آبی و خاکی کشور قریب به 40٪ خطوط مرزی به استانهای شرقی اختصاص دارد. در میان استانهای شرقی، استان سیستان و بلوچستان با 978 کیلومتر مرز با کشور پاکستان و 282 کیلومتر مرز با کشور افغانستان و در مجموع 1260 کیلومتر مرز خشکی و 310 کیلومتر مرز آبی مقام اول را دارا میباشد. مرزهای خاوری ایران حاصل بازی بزرگ قرن نوزدهم میان دو امپراتوری امپریالیستی روس و هند بریتانیا و برخورد دو قدرت هند بریتانیا و ایران است که منجر به تقسیم خراسان بزرگ، سیستان بزرگ و بلوچستان بزرگ شد. مرزهای ایران با پاکستان و افغانستان از نخستین نمونه های «مرز» به معنی کنونی آن در جهان است که در نیمه دوم قرن نوزدهم پدید آمده است. پیشتر از این دوران انسانها با مفهوم «سرحد» سر و کار داشتند و سرحد، معمولاً شامل نوار به نسبت پهناوری میان دو کشور میشد که در عمل نقش منطقه برخورد میان دو قدرت یا دو حکومت را بازی میکرد. روند شکلگیری جغرافیای سیاسی کنونی ایران از شبانگاه 30 خرداد 1126 شمسی(1747میلادی) آغاز گردید، هنگامی که نادرشاه افشار به دست برخی از یاران خلوتنشین خود کشته شد. این رویداد، جغرافیای سیاسی فلات ایران، آسیای مرکزی و هندوستان باختری را دگرگون کرد و سرداران ارتش نادری را به جان هم انداخت.
مرز ایران و پاکستان که سه چهارم آن خاکی – کوهستانی و یک چهارم باقی مانده رودخانهای است؛ در تمامی طول مرز با ایالت بلوچستان پاکستان هم مرز میباشد. طول این مرز حدود 978 کیلومتر میباشد. ایالت بلوچستان هم با مساحت تقریبی 214491 کیلومتر مربع به عنوان بزرگترین ایالت پاکستان حدود 44٪ از کل خاک این کشور را به خود اختصاص داده است و با وجود ظرفیتهای بالقوه از توسعهنیافتهترین ایالات پاکستان به شمار میرود.
مرز افغانستان از دهانه ذوالفقار، مرز مشترک ایران- افغانستان- پاکستان شروع میشود که طول مرز ایران و افغانستان 945 کیلومتر است که 282 کیلومتر آن با استان سیستان و بلوچستان میباشد. این بخش از مرز بر اساس حاکمیت کلنل ماکماهون انگلیسی بر اساس طرح حکمیت گلداسمید تعیین شده است. در تقسیمبندی مرزها، مرز ایران و افغانستان در حقوق بینالمللی از نوع مرزهای تحمیلی محسوب میشود. مرز ایران و افغانستان به دلیل ویژگیهای جغرافیایی و وضعیت خاص سیاسی کشور افغانستان و سابقه اشغال این کشور توسط ایالات متحده آمریکا، ضعف اقتصادی و فرهنگی، مهاجرت اتباع آن کشور، کشت و ترانزیت موادمخدر همواره از پر حوادثترین مرزهای جمهوری اسلامی ایران با کشور های همسایه میباشد.